کلبه ی عاشقان.......

عشق پرنده ی شکسته بالیست که دفتر خاطرات را ورق میزند...........

کلبه ی عاشقان.......

عشق پرنده ی شکسته بالیست که دفتر خاطرات را ورق میزند...........

مرامنامه ......

  مرامنامه ...

نمی دانم که هستی و کجایی ؟

آشنایی یا غریبه؟

اما مطمئنم که تورا دیده ام؛ و تو نیز مرا دیده ای؛

حرفهایی برایت دارم.....

از خودم؛ از دیگران؛ از نقش ها و رنگ ها؛ از بازیچه شدن ها؛

تو را محرم حرفهای خودم می دانم و به تو خواهم گفت ؛

از شکست ها؛ پیروزی ها؛ بیم ها؛امید ها؛

ازامروز بشریت؛ وازهیاهوی پر معنی لحظه ها ...

به تواطمینان دارم؛ و به توعشق می ورزم؛

من و توغریبه نیستیم؛

دراز مدتی است که نه تنها من و تو؛ بلکه همه ما یکدیگر را می شناسیم؛

بیاد بیاورآنروزی که درعالم اعلی روح اهورایی در کالبد من وتو دمیده شد؛

آری؛ همان روز را می گویم....

                                  آشنایی من و تو آنجا شروع شد.....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد