مرگ قاصدک...
ااز اون روزی که باد شروع به وزیدن کرد قاصدک مرد!!
کسی از اون خبر نیاورد!
کسی خبر واسه اون نخوند!
کسی اونو نگاه نکرد!
همه اونو له کردند!
چون دیگه فصل قاصدکها گذشته!
توهم اگه اونا رو دیدی بی تفاوت باش این بهتره!!!
هنرپیشه معروف سینما ؟
هنرپیشه مرحوم سینما ؟
هنرپیشه مرحوم فیلم
“ممل آمریکایی” ؟هنرپیشه زن معروف سینما ؟
بازیگر چشم روشن سینما و تلوزیون ؟
یکی از آهنگ های منصور ؟
خشایار اعتمادی چه سبکی می خواند ؟
تست های ورزشی
مربی و بازیکن اسبق پرسپولیس ؟
کشتی گیر گردن کلفت ایران ؟
تیم فوتبال آبادانی ؟
باشگاه انگلیسی ؟
بازیکن بوسنیایی سابق بایرن مونیخ ؟
دروازه بان انگلیس در جام جهانی ١٩٩٨ فرانسه ؟
مهاجم سال های دور منچستر یونایتد ؟
مهاجم تیم ملی هلند و آرسنال ؟
تست های ادبیات
در بیت زیر چه صنعتی به کار رفته است ؟
شاعر قرن ده دوازده؟
فعل
“خوردن” را صرف کنید ؟
تست های علمی تفریحی
مساحت دایره چقدر است ؟
سرعت نور چقدر است ؟
کدام عبارت زیر باید فیلتر شود ؟
کدام دانشمند جاذبه زمین را کشف کرد ؟
ماری کوری کاشف چه بود ؟
یکی از وسایل مربوط به فیزیک که در عینک ، تلسکوپ و میکروسکوپ به کار میرود ؟
دانشمندی که بین بار الکتریکی و جرم الکترون ها و سرعت حرکت آنها رابطه ای نوشت ؟
شاخه ای از علم فیزیک ؟
نویسنده
“منطق الطیر” کدام شاعر است ؟یکی از اشکال ماده ؟
نام دیگر اسید فرمیک ؟
نام گاز سرد کننده یخچال های قدیمی ؟
نام دیگر گازهای بی اثر مثل هلیم ، نئون و
… ؟
تقدیر را سرشته ام ، با اولین نگاه تو از عاشقی نوشته ام ، با اولین نگاه تو تفسیر می کنم تو را بین تمام یاس ها از زندگی گذشته ام ، با اولین نگاه تو تعبیر می کنی مرا ، با حرف های ناب خود در سادگی فرشته ام ، با اولین نگاه تو افسون چشمهای تو ،دیوانه می کند مرا افسانه ها نوشته ام ، با اولین نگاه تو پروانه از جمال شمع ، در استقامت اول است پروانه را بکشته ام ، با اولین نگاه تو تو را سر گشته ام ، با اولین نگاه تو با اولین نگاه تو
راز گل سرخ گلدون
مدتها بود که فکرم عجیب درگیر عطر وبوی خاص گلای سرخ توی گلدون گوشه ی حیاط بودوقتی که از کنارش رد می شدم احساس می کردم یکی صدام می کنه و می خواد تا یه راززیبایی رو واسم بگه اما هرچی می گشتم کسی رو پیدا نمی کردم تا ازش بپرسم که این حس لعنتی چیه که انقدر منو مشغول کرده.کم کم داشتم به غریبی گل سرخ عادت می کردم که یهو همه چی رنگ دیگه ای به خودش گرفت...یه روز سرد زمستون سه تا از غنچه های گل سرخ چشای نازشونو یواش یواش به روی دنیاوا کردن ومن لبریز شوق خبرشو به هر کی که دیدم رسوندم یه دفعه یه مهربون ازم پرسید...کدوم گل سرخ؟؟؟گفتم همون گل سرخ که گوشه حیاط توی گلدونه ...همونکه من از وقتی خودمو شناختم این گلدون و گل رو دیدم و یه جورای خاصی هم دوسش دارم همون گل سرخ...مگه تو می شناسیش؟؟؟ مهربون گفت...آره...آخه اون گل حکایت یه عشقه یه حقیقت از یه شور ..یه جوونی و یه پهلوونی ...ازش خواستم تا اون حقیقت زبیارو برام تعریف کنه...گفت :این گل سرخ مال زمستون سالهای دوره... دیماه سال هزاروسیصدو چهل و پنج..یادش به خیر ..همون سالهایی که بابات تو اوج جوونی واسه خودش تو میدون وزنه برداری زور آزمایی می کرد و مرام و منش جهان پهلوان تختی رو مثل همه ی جوونای آزاد اندیش همدوره ی خودش تو ورزش و پیروزی و قهرمانی الگوش کرده بود آره یادش بخیر تا اینکه یه روزی که همش هفده روز از یلدای اون سال گذشته بود که خبر آسمونی شدن جهان پهلوان مثل یه شوک به همه ی برو بچه های ورزش و مردم ایران وارد شد ..هیچکس باورش نمی شد که این مرد بزرگ ..قهرمان جهان...شور آفرین حماسه ی زلزله ی بویین زهرا اینجور ناجوانمردانه رخ در نقاب خاک بکشه ...و اونروز بابات مثل یه پرستوی بی قرار اشک ریخت و تو غم هجران پهلوون پهلوونا زانوی غم در بغل گرفت و دیگه نتو ست طاقت بیاره پاشد بار سفر بست و از شمال راهی تهران شد تا لااقل تومراسم تشییع عزیزش شرکت کنه و با زبون بی زبونی عشقشو فریاد کنه تا بگه پهلوون چه وقت رفتنت بود؟؟؟؟ تا بگه :پهلوون چه دیر اومدی و چه زود م رفتی!!!تا بگه پهلوون کجا ؟؟توکه بی وفا نبودی!پهلوون...پهلوون...پهلوون...پهلوون... پهلوون...پهلوون... پهلوون...پهلوون...بعد مشایعت و خاکسپاری تو ابن بابویه و خداحافظی با جهان پهلوان،بابات تو راه بازگشت بیاد اونروز این گلدون گل سرخ رو از پایتخت به یادگار خرید و با خودش به شمال آورد تا هر وقت که دلش تنگ رشادت قهرمانی و پهلوانی شد بوشو از این گلای سرخ بشنوه آره این گل سرخ یادگاری جهان پهلوان ایران زمین ...مرحوم غلامرضا تختیه...مردی که هنوزم هیچکس اونو خوب نشناخته و فقط ازش یه اسم همراه یه جهان پهلوان مونده ،اون فراتر از یه اسطوره یا یه قهرمان کلیشه ایه،آزاده بود آزاد زندگی کرد و معصومانه رفت .هنوزم مرگش یه معماست یه معما به عظمت و بزرگی خودش ... و اینجا بود که من فهمیدم این صدای خاص این بوی مطبوع این کشش عجیب نسبت به این گلدون و گلاش بی حکمت نبوده...از اونروز اون گلدون و گلاش برام شدن محرم راز ..شدن همدم تنهاییها ..شدن مظهر زیباییها و تا به امروز شاید ده بیست نفری یه قلمه از این گل سرخو ورداشتن و یادگاری جهان پهلوون رو تو گلدونای خونه و دلشون کاشتن و مثل من با همین بو دلشونو به جهان پهلوون گره می زنن ...همینجا همه مون دستامونو رومی کنیم به آسمونو ازته دل می گیم:خـــــــــــــــــدایا به غریبی دل نیکمرد غریب ..تختی آزاده ...روح صاحب این گل و جهان پهلوونو غریق رحمت کن...آمین
30 نکته برای پیروزی در قرارهای ملاقات عاشقانه
1- در آنها شک ایجاد کنید و هیچ گاه به طور قطعی نظر مثبت خود را به زبان نیاورید. مردها عاشق بازی های تعقیب و گریز هستند پس این امتیاز را به آنها بدهید.
2- هر طوری شده ببینید که آیا او با خانم های دیگر به عنوان یک دوست ساده ارتباط برقرا می کند یا خیر. با این کار شما متوجه می شوید که به زنها به عنوان شیئی برای برقراری رابطه جنسی نگاه می کنند یا نه.
3- هیچگاه از مشروبات الکلی استفاده نکنید. یکی از دوستان من در قرار ملاقاتش بسیار عصبی شده بود و بی رویه مشغول نوشیدن بود. هنگام برگشت آقا با ماشین مدل جدید خود او را به خانه می رساند که ناگهان حال خانم بد شد، اما او جرات نکرد به آقا بگوید تا ماشینش را نگه دارد و اصلا هم دلش نمی خواست که ماشین جدید او را کثیف کند به همین دلیل مجبور شد داخل کیف دستی اش...! لازم به گفتن نیست که آنها دیگر هیچ گاه دوباره با هم قرار نگذاشتند.
4- اگر به هر شکلی شما را به یاد پدرتان می انداختند، بهتر است هر طور شده از دستشان فرار کنید.
5- اگر معیارهایتان را پایین بیاورید می توانید همین فردا ازدواج کنید. اما ما به شما پیشنهاد می کنیم که این کار را انجام ندهید. به جای اینکه وقت خودتان را بر روی ارتباطی که دوامی ندارد صرف کنید، بهتر است برای پیدا کردن مرد ایده آل خود منتظر بمانید.
6- اگر با مردی برخوردید که می خواست از شما مراقبت کنید، خیلی زود از او فرار کنید! چون آخر کار شما مجبور می شوید که از او مراقبت کنید.
7- انتقاد پذیر نباشید به ویژه در مورد مسائل مربوط به غذا. یک خانم حق دارد هر زمان هر غذایی که دوست داشت بخورد.
8- ظاهر بین نباشید. من خانم هایی را می شناسم که به این دلیل که ظاهر آقا خوب نیست ( سرش خیلی بزرگ است) بوی خوبی نمی دهند (به تازگی حمام نکرده) و یا حتی درست نفس نمی کشند ( صدای تنفسشان بلند است) آنها را رد می کنند و اصلا اجازه آشنایی بیشتر را به آنها نمی دهند.
9- از خودتان بازی در نیاورید. ( دروغ گفتن و کلک زدن) در روز ملاقات به اندازه کافی مشکل وجود دارد و دیگر جایی برای انجام چنین کارهایی باقی نمی ماند.
10- برقراری ارتباط جنسی را فقط به بعد از ازدواج محول کنید.
11- لازم نیست در همان اولین ملاقات سفره دلتان را باز کنید و در مورد تمام مسائل صحبت کنید. به هر حال در قرارهای ملاقات بعدی نیز باید چیزی برای گفتن داشته باشید.
12- خودتان را از مردهایی که تصور می کنند شخصیت های کارتونی زن دارای جاذبه جنسی می باشند دور نگه دارید.
13- به جای اینکه قیافه او را تحلیل و بررسی کنید، ببینید که آیا او مرد خوبی است و با شما رفتار خوبی دارد یا خیر.
14- در یک زمان با بیش از یک مرد قرار ملاقات نگذارید، هر چند هر دوی آنها از موضوع با خبر باشند. این کار خسته کننده و اغتشاش آور است. شاید زمانی فرا رسد که بخواهید از شر دیگران خلاص شوید و فقط با یکی از آنها ارتباط داشته باشید.
15- شما در صورتی می توانید مرد ایده آل خود را پیدا کنید که که بدانید به دنبال چه هستید و سپس در خودتان جسارت جستجو پیرامون این امر را ایجاد کنید.
16- اگر یک مرد را تنها بر اساس جاذبه های جنسی اش ارزیابی می کنید، متاسفانه هنوز به مرحله ای نرسیده اید که بتوانید ارتباط خود را پیچیده تر کنید.
17- اگر بخواهید منتظر فردی بمانید که دوستش دارید، صرفا در حال تلف کردن وقت خود هستید و خودتان را خسته می کنید. اگر واقعا از کسی خوشتان آمده خیلی راحت موضوع را با او در میان بگذارید.
18- ببینید که ایا لباس هایش را خودش می شوید یا مادرش برای او این کار را انجام می دهد. یک مرد باید متکی به خودش باشد.
19- اگر جذب او نشده اید ( حالا او هر چقدر هم که می خواهد زیبا باشد) رابطه شما موفق نخواهد بود.
20- زمانی مرد ایده آل خود را پیدا می کنید که خودتان نیز خانم ایده آلی باشید ( به این معنا که اعتماد به نفس داشته و از خودتان راضی باشید)
21- نقش بازی نکنید. من زمانی عاشق نامزد فعلی ام شدم که خیلی راحت جلو آمد و گفت : "سلام، چطوری؟" به همین سادگی و بدون هیچ آلایشی.
22- به دنبال مردهایی که تنها از پول صحبت می کنند نروید. این عمل معمولا نشانه ای از نا امنی است.
23- در اولین قرار ملاقات به هیچ وجه در مورد ازدواج صحبت نکنید.
24- زمانی که کنار یکدیگر نشستید به مردهای دیگر توجه نکنید و مطمئن شوید که او نیز خانم های دیگر را زیرنظر نگرفته است!
25- چیزی را حدس نزنید. با این کار فقط ضربه می خورید. یکی دوبار بیرون رفتن به این معنا نیست که با کسی مچ شده اید و در یک رابطه قرار دارید.
26- واقع گرا باشید. مادرم همیشه به من می گفت باید با مردی ازدواج کنم که قد بلند، خوش تیپ و موفق باشد. اما حقیقت این است که خود من قیافه بدی ندارم، قدم کوتاه است و جزء قشر متوسط جامعه هستم. من باید واقع گرا باشم. زمانی که اینطور شد توانستم عشق حقیقیم را در زندگی پیدا کنم.
27- عشق بورزید. زمانیکه از طرف مقابل خوشتان آمد می توانید با او شوخی کنید، ارتباط مکرر چشمی برقرار کنید و بازوانش را بگیرید. البته این کار را باید زیرکانه انجام دهید ( همه چیز را یکدفعه آشکار نکنید) تا او تصور نکند که شما دچار عقده های پنهان روانی هستید.
28- وقتی نمی خواستید در کنار او باقی بمانید شروع کنید به صحبت کردن در مورد مسائل خسته کننده مثل کامپیوتر. این کار تاثیر خاصی دارد.
29- قبل از اینکه بر سر قرار حاضر شوید دندانهایتان را مسواک کنید. هیچ چیز انزجار آور تر از این نیست که هنگام خندیدن سبزی اسفناج لای دندان هایتان گیر کرده باشد.
30- قرار نگذاشتن خیلی بهتر از باختن در قرارهای ملاقات است.