کلبه ی عاشقان.......

عشق پرنده ی شکسته بالیست که دفتر خاطرات را ورق میزند...........

کلبه ی عاشقان.......

عشق پرنده ی شکسته بالیست که دفتر خاطرات را ورق میزند...........

عناوین یادداشت‌ها

  • سوخته بال یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1384 15:17
    سوخته بال چه پروازى بود‎ آمدنم به سویت‎ اى یار‎ که پرچین صداقت‎ عرق شرم نشست‎ و مفهوم عشق‎ سر به زیر افکند‎ چه پروازى بود‎ افسوس‎ آن پروانه‎ که پروازش را‎ بر فراز گل هاى نیلوفر مى افروخت‎ چه حقیرانه سوخت‎ از کوچه فریاد مى آمد‎ آى... کجایى؟‎ از سر کوچه بیداد مى آمد‎ آى... کجایى؟‎ و من در هفت برج عشق‎ خود را به تو...
  • آموزش روابط جنسی در مدارس عربستان رسمی شد شنبه 24 دی‌ماه سال 1384 23:08
    آموزش روابط جنسی در مدارس عربستان رسمی شد سعود بن حسین الزهرانی ،مدیر کل اداره برنامه‌ریزی تحصیلی در وزارت آموزش و پرورش عربستان، اعلام کرد: این وزارت، گنجاندن دروس مروبوط به آموزش روابط جنسی در برنامه آموزشی مدارس این کشور را در دستور کار خود قرار داده است. الزهرانی اظهار داشت: بسیاری از موضوعات مهم که نیاز جامعه...
  • آیا عشق جاودانه میان دو نفر امکان پذیر است؟ شنبه 24 دی‌ماه سال 1384 22:36
    آیا عشق جاودانه میان دو نفر امکان پذیر است؟ دانشمندان ایتالیایی می گویند احساس خوشحالی و وابستگی در آغاز رابطه دو نفر، به افزایش میزان نوعی پروتئین در بدن آنها مربوط می شود. شاید برخی از زوجهای جوان موافق نباشند، اما آنطور که دانشمندان ایتالیایی ادعا میکنند عشق پر احساس میان دونفر تنها تا حدود یکسال پس از آشنایی دوام...
  • مفاهیم عشق سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1384 22:40
    مفاهیم عشق از دیرباز بشر به پدیده عشق علاقه مند بوده است اما تـا امـروز تعریف دقیق و فراگیری از عشق که بتــوانـد هـمه را قانع سازد ارایه نگردیده است. برخی معـتقدنـد کـه بـطـور غریزی عشق را می شناسند بنابراین اصلا زحمت تعریف کـردن آن را بـه خـود نـمی دهــنـد. امـا درسـالـهـای اخـیـر دانشمندان تـحـقـیـقـات گـسترده ای...
  • The cab driver is very excited and says دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1384 12:16
    A cab driver picks up a young and fairly good-looking Nun. She gets into the cab, and the driver won't stop staring at her. She asks him why he is staring and he replies, "I have a question to ask you but I don't want to offend you. She answers, "My dear son, you cannot offend me. I work in the disadvantaged...
  • برره شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 23:30
  • برره شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 23:27
  • مطالب کوتاه وخواندنی شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 23:24
    من از خدایه گل خواستم اون به من باغ داد من از خدا یه درخت خواستم اون به من یه جنگل داد من از خدا یه دوست خواستم اون به من تو روداد اگه اینو برام پس بفرستی از بهترین دوستم هستی حالا اینو برام تمام لیست بفرست تا ببینی چند نفر اینو برات میفرستن
  • وداع ...! شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 22:39
    وداع ...! ــ آخرش هم با مزه خاک، آخرین پیک رو از باده بدمست مهر، نوش می‌کنم به سلامتی ماه نورانی همه شبهای بغض و گریه‌ام...؛ به سلامتی راست‌ترین عشقم...؛ به سلامتی شیرین‌ترین زهرم...؛ و به سلامتی عزیز امشب و هرشب و لحظه لحظه‌های زندگی‌ام! ــ نوش! اکنون که از پس زمان به این دوران کوتاه نوشتن در اینجا می‌نگرم، دلم تنگ...
  • بهترین ها: شنبه 17 دی‌ماه سال 1384 00:05
    بهترین ها: بوی خاک باران زده قدم زدن در یک مزرعه آفتابگردان دریافت یک هدیه دعوت شدن به یک جشن بوی گل های یاس در شب صدای امواج دریا نگاه کردن به بارش برف از پشت پنجره بیست و نهم اسفند صدای شرشر باران بوی درخت چنار و از همه بهتر سلامتی تقدیم به او که دوستش دارم «صورتی»
  • ...زندگی... جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 23:02
    ...زندگی... آه ای زندگی منم که هنوز با همه پوچی از تو لبریزم نه به فکرم که رشته پاره کنم نه بر آنم که از تو بگریزم ******* همه ذرات جسم خاکی من از تو، ای شعر گرم، در سوزند آسمانهای صاف را مانند که لبالب ز بادهء روزند ******* با هزاران جوانه می خواند بوتهء نسترن سرود ترا هر نسیمی که می وزد در باغ می رساند به او درود...
  • ضدحال یعنی.......... چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1384 16:00
    ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره ضدحال یعنی روز تولدت دوست پسرت جلوی دوستات فقط یه شاخه گل بهت بده و تو هم جلو همه سوسک بشی ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه ضدحال یعنی دوست دخترتو بیرون با یه پسر دیگه ببینی ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد 987979543456547979794654687...
  • روزی, روزگاری سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 17:25
    روزی, روزگاری مردی تصمیم گرفت کتابی بنویسد به اسم مکر زن زنی از این قضیه باخبر شد و راه افتاد پرسان پرسان خانه آن مرد را پیدا کرد به بهانه ای رفت تو و پرسید داری چی می نویسی؟ مرد جواب داد دارم کتابی می نویسم به اسم مکر زنان, تا مردها بخوانند و هیچ وقت فریب آن ها را نخورند زن گفت : ای مرد تو خودت نمی توانی فریب زن ها...
  • دوست دارم ۲ تا دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 23:40
    آخرین لحظات زیستن را دوست دارم ای کسانی که مسول دفن من هستید مرا در تابوت سیاهی بگذارید تا همه بدانند در تاریکتر از شب زندگی کردم چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار از دنیا رفته ام گلیبر روی سینه ام پرپر کنید تا همه بدانند داغ گلی دیده ام دستانم را باز بگذارید تا همه بدانند به آنچه خواسته ام نرسیده ام تکه...
  • آزادی دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 23:15
    ...تو آزادی... همیشه همانی باش که خودت می خواهی ،نه آنچه دیگران می خواهند... تو آزادی... و چون پرنده شوق پرواز داری، مگذاربالهایت را پیش از آنکه به اوج رسی ،کوتاهش نمایند... مگذار پاهایت را قبل از بر خاستن به زنجیر اسارتش بندند... ...تو آزادی... تو معنای آدمیت را به دوش می کشی مگذار اندیشه ات را تیره و تار نمایند......
  • بگو تا حضور بوسه شنبه 26 آذر‌ماه سال 1384 23:41
    یه عطش مونده به دریا ! یه قدم مونده به رویا ! یه نفس مونده به آواز ! یه غزل مونده به پرواز ! یه ترانه مونده تا یار ! یه طنین مونده به آوار ! یه ستاره مونده تا روز ! یه سفر مونده به دیروز ! بگو تا حضور بوسه چن تا لبریختگی مونده ؟ چن تا بغض تلخ نشکن ؟ چن تا آواز نخونده ؟ با تو، تا تو میرسم من ! بی حصار سرد پیرهن ! می...
  • مطالب کوتاه وخواندنی شنبه 26 آذر‌ماه سال 1384 20:28
    چه کسی خواهد دید مردنم را بی تو گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید آنزمان که خبر مرگ مرا می شنوی روی خندان تو را کاشکی می دیدم شانه بالا زدنت را تکان دادن دستت را که مهم نیست و تکان دادن سر چه کسی باور کرد جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد می توانی تو به من زندگانی بخشی یا بگیری از من آنچه را می بخشی
  • بیا تا بگو یم............... جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 22:17
    سلام خوب بودی و بزرگ. چه بزرگ بودی و دوست داشتنی. حیف؛ حیف که نمی توانستم بغلت کنم و ببوسمت. بوسه ای که هر لحظه ، به روی ماهت نگاه می کردم عطشم برای آن بیشتر می شد. روی ماهت که هرگز نمی خواهم ناراحت ببینمش. چشمانت بوسیدنی ترین اند. کاش لب بر چشمانت می گذاشتم و تمامی اشکهایت را می بلعیدم. وقتی یاد اون روز می‌افتم ،...
  • « مرد » ، موجود بیچاره! ... جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 22:06
    « مرد » ، موجود بیچاره! ... وقتی به دنیا میاد ، همه حال مادرش رو می پرسن! وقتی ازدواج می کنه ، همه میگن چه عروس خوشگلی! وقتی می میره ، همه میگن بیچاره زنش! فالگیر: شوهر شما فردا می میره! زن: اینو که خودم می دونم!... بگو گیر پلیس میفتم یا نه؟!
  • ..یاد تو..یاد بارون... جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 18:46
    ..یاد تو..یاد بارون... زیر بارون به یادتو می افتم... به یاد اونروزها که تنها شاهد عشقمون بارون بود و بس... اونروزها که از آب و آیینه نمی ترسیدیم... اونروزها که به حقیقت می پیوستیم... اونروزها که عشقمون مثل ققنوس می سوخت و دوباره جون می گرفت... اونروزها که یواشکی سیب رو از درخت همسایه می چیدیم... اونروزها که پولکهای...
  • مطالب کوتاه وخواندنی جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 18:41
    هیچ وقت برای کسی گریه نکن چون هیچ کس ارزش اشک تو را ندارد و ان هم که ارزش اشک تو را دارد طاقت دیدن اشک تو را ندارد
  • پنجاه راه برای بازی کردن با اعصاب دیگران جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 15:03
    پنجاه راه برای بازی کردن با اعصاب دیگران: روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زود تر راه بیفتند وقتی میخواین برین دست به آب با صدای بلند به اطلاع همه برسونین وقتی از کسی آدرسی رو می پرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی...
  • آیا میدانید؟ جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 01:04
    آیا میدانید؟ میدانید چرا ناپلئون همیشه از کمر بند قرمز استفاده میکرده و این که حکمت کمربند ناپلئون چیست ، این سوال برای خیلیها پیش آمده و جواب آن فقط یک جمله است : از کمربند قرمز استفاده میکرده تا از افتادن شلوارش جلوگیری کند چرا روی آدرس اینترنت به جای یک دبیلیو، سه تا دبیلیو می‌گذارند؟ چون کار از محکم‌کاری عیب...
  • مطالب کوتاه وخواندنی پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 21:53
    خودت نیستی خیالت پیش رومه دوباره دیدن تو آرزومه جدا از عطر گرم اون نفسهات برایم زندگی کردن حرومه اگه روزی دلت با من نباشه خدا می دونه کار دل دیگه تمومه
  • تست های علمی تفریحی پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 20:16
    تست های علمی تفریحی مساحت دایره چقدر است ؟ الف) 2 متر ب) 5/2 متر ک) بیشتره ش) صبر کن بپرسم سرعت نور چقدر است ؟ الف) خوب است ب) بد نیست ک) شما چطوری ؟ ش) چه خبر ؟ کدام عبارت زیر باید فیلتر شود ؟ الف) cosx ب) 2sin2x ک) cotghx ش) tg3x کدام دانشمند جاذبه زمین را کشف کرد ؟ الف) نیوتن ب) کیلوگرم ک) متر بر مجذور ثانیه ش)...
  • می دونین........ پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 14:32
    می دونین سریعترین راه به چنگ آوردن قلب یه مرد چیه؟ - پاره کردن سینه ش با یه کارد آشپزخونه! مردها مثل « مخلوط کن » هستن... توی هر خونه یکی از اونا هست ، ولی نمی دونین به چه درد می خوره! مردها مثل « آگهی بازرگانی » هستن... یه کلمه از چیزایی که میگن رو نمیشه باور کرد! مردها مثل « کامپیوتر » هستن... کاربری شون سخته و هرگز...
  • مطالب کوتاه وخواندنی پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 14:30
    خسته هستم... خسته تر از همیشه... شانه هایی می خواهم تا هق هق سکوتم را نوازش کند...
  • سن و تحصیلات بازیگران چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 22:46
    پگاه آهنگرانی: متولد 63 در تهران. تحصیل در رشته موسیقی را رها کرد و به نمایش رو آورد. لاله اسکندری: متولد 51 در تهران. لیسانس گرافیک مهناز افشار: متولد 56 در تهران. دیپلم تجربی ساره آرین: متولد 59 در تهران.لیسانس میکروبیولوژی. پژمان بازغی: متولد 53 در تهران. لیسانس صنایع. عسل بدیعی: متولد 56 در تهران.لیسانس تغذیه....
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 21:36
    baraye avalin bar dar iran shoma mitunid ..................................................................................... ................................................................................................................................................
  • بیا تا بگو یم............... چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 21:29
    ((نشستم و گریه کردم؛ افسانه های قدیمی می گویند، هر چه در آبهای این رودخانه بیافتد، چه برگ، چه حشره، چه پر یک پرنده، همه چیز در بستر این رودخانه، به سنگ بدل می شود...؛ آه ؛ حاضرم هرچه دارم بدهم، تا بتوانم قلبم را از سینه بیرون بکشم، و آنرا به رودخانه پرتاب کنم...؛ آنوقت دیگر نه رنجی می ماند، نه افسوسی، نه خاطره ای... ))